تقريبا يک سال پيش داشتم عکس هاي شهيد باقري رو نگاه ميکردم که به اون عکسي که شهيدچراغچي پيش شهيدباقري نشسته برخوردم ... شهيدچراغچي رو نمي شناختم پيش خودم گفتم من که نميدونم اين فرد شهيده يانه ولي خدايا چقدر خوب ميشد که مي دونستم يا اينکه اسمش رو هم ميفهميدم ...همون روز بعد از ظهر بصورت خيلي اتفاقي رفتم مغازه اي که محصولات دفاع مقدس مي فروخت ...انگار يکي بهم گفت برو به پوسترهاي روي ميز هم نگاهي بنداز..دستم بردم و از وسط 100تا پوستر دسته بندي شده يکي رو برداشتم...تا به عکي روي پوستر نگاه کردم تمام بدنم خشک شد!!! هون عکسي بود که همون روز بين عکس هاي شهيد باقري ديده بودم فقط زير اون فردي که مدنظرم بود نوشته شده بود : سردار شهيد ولي الله چراغچي ...يک سال بعد يعني همين هفته پيش هرچي فکر ميبکردم که اسم اون شهيدبزرگوار چي بود يادم نمي اومد خيلي ناراحت شدم ...هون روز مهماني خونه ي يکي از دوستام دعوت بودم ...ديدم يک آلبوم کوچيک روي ميزشه که پر از برچسب شهداست ...گرفتم و يک صفحه رو باز کردم 2صفحه که ورق زدم به عکس يک شهيد برخوردم که منو ياد شهيديکه يک سال پيش عکسش رو ديده بودم ، افتاد!!!! نوشته شده بود : شهيد ولي الله چراغچي
عکس رو باهزارخواهش از دوستم گرفتم و الان روبه رومه ...
نميدونم ولي خييييلي دوسشو دارم ... شهدا زنده اند ...ميبينند و مي شنوند...