موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایثارگر باشیم

پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده مجروح حاج احمد هم متوسلیان نگاه کرد

و بعد به پاهای زخمی اش. گفت: «برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم.

این طوری کمتر درد می کشید.» حاجی هم ناله ای کرد و گفت:

«نه! بی هوشم نکن! دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند.»


و رحمت خدا بر شهداء باد که به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را


+ نوشته شـــده در جمعه 93 خرداد 9ساعــت ساعت 12:46 عصر تــوسط مریلا چراغچی | نظر