موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیرات با ارزش

مادر که فوت کرد نه گریه کرد نه سروصدا راه انداخت 

فقط نشست تا صبح بالای سرش قرآن خواند

می خواستیم برای مادر خیرات کنیم 

محمد گفت:« به جای شام و ناهار و ازین جور خرج ها ، با پولش کتاب بخریم برای بچه های روستا»

بعد ساکت شد. انگار بغضش گرفت. باز گفت: « این طوری مادر راضی تره »


شهید محمد علی رهنمون


و رحمت خدا بر شهداء باد که به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 93 تیر 4ساعــت ساعت 6:21 عصر تــوسط مریلا چراغچی | نظر بدهید