خاطره ای از نوجوانی روحانی شهید دکتر محمد جواد باهنر
نشسته کنار مادر
آرام و سر به زیر میگه:
مادر! پارگی شلوارم خیلی زیاد شده. در مدرسه ...
لحظاتی مکث میکنه و باز:
اگه به بابا فشار نمیاد ، بگین یه شلوار برام بخره
پدرش می گفت محمد جواد خیلی محجوب بود
مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ