موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطره از شهید چراغچی

 

 

یه خاطره


یه روز شهید چراغچـــــــی،فرمانده لشکر، برا سرکشی به واحد تخریب میاد، پشت چادر میرسه

کلی کفش رو میبینه ، ولی سر وصدایی از بچه ها نمیشنوه، به گمان اینکه کسی نیست 

سرش رو که تو چادر میبره ، بچه ها همه سر سفره بودن

در حالی که اشک شوق در چشمانش حلقه زده

زیر لب میگه : هرچند وقت باید یه سری به این بچه های واحدتخریب بزنم !! ... لازمه

برا سرکشی و بازرسی از خودم !!!!! ه



+ نوشته شـــده در یکشنبه 92 آبان 19ساعــت ساعت 7:54 عصر تــوسط پریسا چراغچی | نظر بدهید